-آ- نیوز از درد گفتن و از درد شنیدن با مردم بی درد ندانی که چه دردیست
|
خانواده موسوی از خوش نام ترین خانواده های مازندرانی است و سید حسن از 20 سال پیش که وارد عرصه سیاست و ... برچسبها: ادامه مطلب ايگاه اينترنتي آیت الله هاشمي نوشت «هاشمي در انتخابات نمي آيد مگر به اجماع؛ به اجماع مردم و سران نظام و تشخيص نظام»! برچسبها: ادامه مطلب الحق مع الهاشمی و الهاشمی مع الحق! حق با هاشمی است و هاشمی با حق!
اگر نگاهی اجمالی به مصاحبه ها و سخنرانی های ایت الله هاشمی رفسنجانی در چندساله اخیر بیندازیم خواهیم دید که ایشان در اغلب سخنرانی ها و موضع گیری هایشان از کلید واژه های«اعتدال» و «دوری از افراط» بارها استفاده نموده اند. حال باید دید آیا اعتدال و دوری از افراطی گری که آقای هاشمی مدعی سرسخت ان می باشند,همان چیزی است که اسلام به ان توصیه کرده است؟ برچسبها: ادامه مطلب [ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:الحق مع الهاشمی و الهاشمی مع الحق! حق با هاشمی است و هاشمی با حق!, ] [ 9:23 ] [ حسین ]
[
ابعاد خواندنی از رابطه بی بی سی با مهدی هاشمی و تاثیر وی بر نحوه اطلاع رسانی بنگاه خبرپراکنی انگلیس در این نوشته مطرح شده که به نوبه خود قابل توجه است.
برچسبها: ادامه مطلب
به گزارش باشگاه خبرنگاران اين عضو ارشد بنياد باران در ادامه سخنان خود با اشاره به اينكه شوراي عالي بنياد باران به نحوي سازماندهي شده كه افراد خاصي از اعضا به راحتي و در پوشش فعاليتهاي بنياد، سواستفاده هاي گوناگون نمايند. برچسبها: ادامه مطلب [ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:اندیشه ئبیداری, ] [ 10:40 ] [ حسین ]
[
جالب است بدانید نوری زاده در این برنامه سعی می کرد طوری نشون بده که خیلی مطلع هست و گفته بود شخصیت های برجسته مخالف در میان آزادشدگان وجود داشته اند! اما وقتی از او خواسته شد چند نفر را اسم ببرد گفت: «نه، اما من نام برخی افراد برجسته آزاد شده را می دانم ولی من اجازه ندارم که از آن ها نامی ببرم!» ![]() برچسبها: ادامه مطلب [ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:بولتن نیوز, ] [ 10:29 ] [ حسین ]
[
کلید واژه انتخابات آزاد رمز فتنه و شورش جدید علیه نظام است،شکست خورده های سیاسی این روزها صحبت از انتخابات آزاد می کنند ویکی از آنها که از همه گردن کلفت تر است مدتها قبل این موضوع را مطرح کرده و بقیه هم پشت سر او این خط را دنبال کردند برچسبها: [ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:تلخندک, ] [ 10:15 ] [ حسین ]
[
برچسبها: ادامه مطلب [ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:صراط نیوز, ] [ 10:4 ] [ حسین ]
[
[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:بروبچه های ارزشی, ] [ 9:55 ] [ حسین ]
[
شنیده می شود که سید محمد خاتمی نسبت به تبلیغات وتحریکات پردامنه اخیر جریان فتنه پیرامون 13 آبان معترضانه گفته است:"قرار این نبود ونبایستی چنین حرکاتی مطرح گردید" برچسبها: ادامه مطلب انگلیس که در دوران فتنه 88 به فتنه گران دم تکان می داد امروز خودش به چنان آشوب و چالشی دچار شده است که مردم مظلوم و بی دفاعی را که برای احقاق حق شان قیام کرده اند اراذل و اوباش می خواند . اصلا مگر شما حکومت تان اسلامی است که اراذل بخواهند ساقط اش کنند . حکومت اسلامی دشمن بی دین و لائیک و غیر اسلامی دارد . حکومت سراسر کفر شما را که همین اراذل و اوباش دوست اند و دشمنانش حتما باید از اهالی دانشگاه و حوزه و انقلاب های اسلامی و مستضعفین جامعه باشند . برچسبها: ادامه مطلب
برچسبها: ![]() برچسبها:
برچسبها: ادامه مطلب واقعیت این است که تمام دانشی که ما در حوزه ارتباطات و روزنامه نگاری داریم تقریبا تماما ترجمه است. مانند باقی حوزه های علوم انسانی که بخش عمده اش ترجمه ای است این حوزه هم همین طور است. برچسبها: ادامه مطلب پايگاه اينترنتي آیت الله هاشمي نوشت «هاشمي در انتخابات نمي آيد مگر به اجماع؛ به اجماع مردم و سران نظام و تشخيص نظام»! برچسبها: ادامه مطلب نزدیک شدن به ایام انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران و تلاش بی وقفه اصلاح طلبان بدون... برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 24 دی 1391برچسب:" صراط ", ] [ 10:17 ] [ حسین ]
[
..شیخ را دنبال نمودند تا از اسرار آگاهی یابند که ماجرا از چه قرار است. پس دیدند که مولانا در آنجا می فرماید: «یا پاسبانا! طوطی مان گم گشته است.» پس مرید که از اصحاب نیروی پر نیروی انتظامی بود به طریق بی تفاوتی سری بالا آورد و عرض نمود: «خوب حالا که چی؟ ما چه کار کنیم؟» پس مولانا مطهری فرمود: «آمده ام بگویم ناسزاهایی که به کوچک زاده می دهد نظر شخصی خود اوست و به من ارتباطی ندارد. گفته باشم!!» برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 24 دی 1391برچسب: فردانیوز, ] [ 10:13 ] [ حسین ]
[
به این خبر توجه کنید : تعجبی ندارد که آقای رأس فتنه به یکی از سران فتنه تسلیت می گوید . این یعنی اینکه هنوز هم آقای هاشمی مواضع اش همان مواضع نماز جمعه 88 است . وقتی انسان متعجب می شود که می بیند آقای هاشمی ، موسوی را به عنوان خدوم معرفی می کند که این نشان از تیزهوشی آقای رأس فتنه است که موسوی را می شناسد و می داند که او خدوم ترین فرد به آمریکا و اسرائیل است . بکار بردن لفظ خدوم پس از سفارشات موکد رهبر انقلاب بر مجرم بودن این افراد و تأکید نمایندگان مجلس بر محاکمه سران فتنه و از همه مهم تر شعارهای نهم دی مردم ایران از شخصی مثل هاشمی انتظار نمی رفت که این حرکت بچگانه ی ایشان داغ نامه ی سرگشاده خرداد 88 را برای ما تازه کرد و نمکی بود بر زخم ما . اما آقای هاشمی بداند و مواظب خودش باشد که امسال ، سال جهاد است برای ما . جهاد اقتصادی یا هر جهاد دیگری فرقی نمی کند . ما امسال در جهادیم با دشمنان اسلام . طلحه و زبیرها مواظب باشند در زمین دشمن بازی نکنند و شتر سواری نکنند که ذوالفقار علی تیز و بران است . همین . برچسبها: [ یک شنبه 24 دی 1391برچسب:اینجا لجمن است, ] [ 9:47 ] [ حسین ]
[
بدون شرح
![]() گناهش هم گردن روانشناس ها ! بعد التحریر : لینک این عکس را عوض کردم ، بلاگ اسکای جان ، اما تو مواظب کارات باش !!!!!
برچسبها: [ یک شنبه 24 دی 1391برچسب:اینجا لجمن است, ] [ 9:35 ] [ حسین ]
[
برچسبها: [ یک شنبه 24 دی 1391برچسب:تلخندک, ] [ 9:29 ] [ حسین ]
[
زیباکلام: شاهد احمدینژاد جدید هستیم/ اصلاحطلبان احمدی نژاد را تشویق کنندیک تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب با اشاره به اینکه رئیس جمهور به تازگی مباحث جدیدی را درباره حقوق شهروندی و نهاد های انتصابی مطرح می کند تاکید کرد که اصلاح طلبان باید اظهارات جدید رئیس جمهور را با دید مثبت بنگرند و وی را تشویق کنند. برچسبها: ادامه مطلب نتقاد مشاور خاتمی از میرحسین و کروبی: ادامه جريانات پس از انتخابات توجيه ديني، قانوني، عقلي و مردمي نداشت/ جريان اصلاحات طيفي چهل تکه است
برچسبها: ادامه مطلب وزنامه آرمان نوشت: خاتمی اکنون نزدیکترین گزینه در میان اصلاحطلبان برای معرفی به عنوان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری سال92 است. با این که تا زمان انتخابات یازدهم ریاستجمهوری فرصت زیادی باقی است اما اکنون از گوشه و کنار اردوگاه اصلاحات شنیده میشود که اکثریت اعضای این اردوگاه نظر به حضور خاتمی در انتخابات دارند و بعید است در این انتخابات بخواهند همانند انتخاباتهای 84 و 88 با معرفی چند کاندیدا در صحنه رقابت حضور یابند.
خاتمی چگونه آمد؟
سیدمحمد خاتمی تا پیش از سال76 در میان نسل جوان آن دوران چهرهای ناشناخته بود و اگرچه در سالهای ابتدای انقلاب وزیر ارشاد بود، اما به سن و سال جوانان سال76 قد نمیداد تا او را بشناسند و در زمانی هم که پذیرفت کاندیدای ریاستجمهوری شود، مدیریت کتابخانه ملی را عهدهدار بود که افراد در این سمت معمولا در عرصه سیاسی حضور پررنگی نخواهند داشت. به هر حال در سال76 اصلاحطلبان که آن دوره به نیروهای خط امامی و چپ معروف بودند، میخواستند تا بار دیگر قدرت را که پس از رحلت امام راحل به جناح رقیب سپرده بودند، پس گرفته و خود حاکمیت اجرایی کشور را به دست گیرند. بر این اساس به سراغ چهرهای رفتند تا در مقابل ناطق نوری به رقابت بپردازد و ویژگیهایی مانند روحانی بودن، سطح تحصیلات بالا و کنار بودن از حاشیه را دارا باشد. در این میان سیدمحمد خاتمی مورد تایید اردوگاه اصلاحطلبی قرار گرفت و تمام گروههای این جناح بر سر حمایت از او به توافق رسیدند که نتیجه آن هم 22میلیون رای برای پیروزی اصلاحطلبان بود. حال این موضوع مطرح است که در صورت حضور خاتمی در عرصه انتخابات باید منتظر چه واکنشهایی باشیم؟
ایرادهای اصلاحات به خاتمی
اصلاحطلبان البته ضعفهایی هم در عملکرد و رفتار خاتمی میبینند و به او منتقل میکنند. یکی از این موارد رودربایستی خاتمی است که برخی آن را ناشی از حجب و حیای بالای او میدانند بدین گونه که هیچگاه در برابر تصمیمی که مخالف نظر اوست مخالفت نمیکند اما در نهایت آنچه نظر خودش است را به صورت فردی انجام میدهد و از دیگران میخواهد به آنچه نتیجه جمعبندی است عمل کنند. موضوع دیگری که مورد نقد اصلاحطلبان قرار دارد، عدم پاسخ صریح و شفاف خاتمی به موضوعات مهمی است که اصلاحطلبان درگیر آن هستند و اظهارات دوپهلوی خاتمی که البته مطمئنا برای جلوگیری از اختلاف در اردوگاه اصلاحات است، که سبب نارضایتی برخی اعضا میشود.
در نهایت…
هنوز خاتمی به طور رسمی کاندیداتوری خود را اعلام نکرده است و آنچه به بیرون درز پیدا کرده جمعبندی برای دعوت از اوست لذا اکنون نمیتوان بیش از این در مورد باید و نبایدهای حضور خاتمی در انتخابات نگاشت چه بسا او چندی دیگر خبر بدهد که وارد عرصه میشود و با اعلام آمادگی کاندیدایی دیگر استعفا دهد. برچسبها: سیل خروشان مردم با شعار ” مرگ بر منافق ” خاتمی را که درصدد بهرهبرداری سیاسی از حضور خود در راهپیمایی بود به عقب راند.
گزارش خبرنگاران سیاسی خبرگزاری فارس حاکی است محمد خاتمی که از مدتها قبل برای بهرهبرداری سیاسی در راهپیمایی ۲۲ بهمن برنامهریزی کرده بود در تقاطع زنجان- آزادی درصدد ورود به جمع میلیونی مردم بود که در مواجهه با آنان ناچار محل را ترک کرد. مردم تهران با مشاهده وی با شعار ” مرگ بر منافق ” خشم و عصبانیت خود را از عملکرد وی فریاد کردند. خاتمی نیز مثل کروبی با اتومبیل از صحنه گریخت برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 17 دی 1391برچسب:جنبش سبز, ] [ 19:21 ] [ حسین ]
[
طلحه و زبير، افراد كوچكي نبودند. زبير سوابقي درخشان دارد كه نظير آن را كمتر كسي از اصحاب اميرالمؤمنين(ع) داشت و بعد از به خلافت رسيدن جناب ابي بكر در همان روزهاي اول، پاي منبر ابي بكر چند نفر از صحابه برخاستند و اظهار مخالفت كردند و گفتند حق با عليبن ابي طالب است و نام اين اشخاص در تاريخ ثبت است. اينها در تمام كتب تواريخ ذكر شده و يكي از آن اشخاصي كه مخالفت كرد و از حق امير المومنين دفاع كرد، زبير است. فاصله بين آن روز و روزي كه زبير بر روي اميرالمومنين(ع) شمشير كشيد، 25 سال است. حالا برادران اهل سنت از طرف طلحه و زبير ميگويند آنها اجتهادشان به اينجا منتهي شد.
ما در مقام آن نيستيم كه راجع به وضع آنها در مقابل خداي متعال سخني بگوييم، اما اميرالمومنين در مقابل اينها جنگيد و از مدينه لشكركشي كرد. براي جنگ با طلحه و زبير به طرف كوفه و بصره رفت. يعني آن سوابق محو و تمام شد. ملاك امام اين بود. » (رهبر انقلاب 14 خرداد 89)
فتنه «طلحه و زبير» به مراتب عظيمتر از فتنه 88 بود؛ يك طرف اميرالمؤمنين علي(ع) و در طرف ديگر امالمؤمنين عايشه و طلحه الخير و زبير سيفالاسلام. «ايمكن ان يجتمع زبير و طلحة و عايشة علي باطلٍ؟» آيا ممكن است طلحه و زبير و عايشه بر باطل جمع شوند؟ و اميرالمؤمنين علي(ع) پاسخ داد، «انك لملبوس عليك. ان الحق و الباطل، لا يعرفان باقدار الرجال، اعرف الحق تعرف أهله و اعرف الباطل تعرف اهله» (حقيقت بر تو اشتباه شده است. حق و باطل با ميزان قدر و شخصيت افراد شناخته نميشود. حق را بشناس تا اهل آن را بشناسي و باطل را بشناس تا اهل آن را بشناسي.)
يعني اينجا زبير هم باشي / امتحان در صف جمل شرط است
كن دعا عاقبت به خير شويم / نكند طلحه و زبير شويم
مسئله، اما همان مسئله «شناخت» است و كليد آن، «تقوا»؛ «يا ايهاالذين آمنوا ان تتقوا الله يجعل لكم فرقانا»؛ و براي آنكه خاكستر «تقوا» باد هوا باشد، هيچ آتشي سوزاندهتر از دروغ؛ اعظم الخطايا نيست. آنقدر دروغ گفتند و بستند كه پاي نظام اسلامي يا همان ميراث خميني كبير هم كه به ميان آمد، از بستن سنگينترين دروغها به آن ابا نكردند.
در دروغ بستن به نظام اسلامي با قافيه «تقلب»، «شكنجه» و «تجاوز» ضدانقلاب، منافقين، سلطنتطلبان، امريكا و اسرائيل را هم جا گذاشتند. بيتقواهايي كه سرگذشت طلحه و زبير را بارها برايشان خوانده و اينها شنيده بودند، نشان دادند، نه راه شقاوت بسان 1400سال قبل بسته است و نه راه سعادت؛ و اين، عين عدل است.
در كوران فتنه 88، براي جوانترها سخت بود آنچه پير حكيم انقلاب در خشت خام ميبيند، در آينه ببينند و به اندك تلاطمي مضطرب ميشدند.
اما ديده بصير و نافذ آن مؤمن خبير بود كه به آنها كه اصرار بر صدمه زدن به كشتي انقلاب داشتند، يك سال قبل انذار داد كه اگر از اين راه بازنگرديد، «در پيش چشم ملت نابود خواهيد شد» و شدند، آنچنان كه امروز نميتوانند با طيب خاطر در هيچ جمعي از مجامع مردمي دوستداران امام(ره) و انقلاب سر بالا بگيرند و به قرابتشان با امام بنازند و به نام امام، كام خود را از قدرت و ثروت بگيرند.
خاصيت فتنه، آميختن حق و باطل است، اما اين خاصيت براي كساني است كه نميخواهند حقانيت حق را ببيند و با ديدن بطلان باطل خود را به نديدن ميزنند. گناه خود را به نديدن و نشنيدن زدن در فتنه، كم از اصرار بر باطل نيست، چه آنكه در اين كارزار، حق و باطل بيپرده براي اهل خود جلوهگري ميكنند.
از قضا، گويا قاعده لطف بيش از همه ادوار شامل اين ملت است كه در جريان «ليميز الله الخبيث من الطيب» دوره جولان باطل را نه مانند جنگ جمل؛ سه روز، بلكه هشت ماه قرار داد تا حجت بر همه تمام شود و در اين استدراج، بهانهاي نماند كه اگر نشانهاي يا مهلت بيشتري ميبود، حق را ميجستيم و از باطل تبري.
فتنه 88، ملت ايران را كه اكثريت آن، اهل حق هستند، بصيرتر و به انقلاب و رهبري آن، مؤمنتر كرد. آيا اين لطف نبود؟
فتنه 88، بسان تازيانهاي بر آنها بود كه مردد در انتخاب جبهه حق و باطل و گرفتار نفاق بودند، تا زودتر صف خود را برگزينند و جامعه اسلامي از آفت اين عارضه شوم قدري پاكسازي شود؛ «قل الحق من ربكم فمن شاء فليومن و من شاء فليكفر»؛ آيا اين لطف نبود؟
فتنه 88، يك گام بلند به سمت ظهور بود، گامي كه نشان از بيداري جامعه اسلامي حول محور ولايت داشت، زير تيغباران دروغگوييهاي سران فتنه و شبكههاي پرشمار رسانهاي جبهه باطل، ايرانيان بودند كه نشان دادند اجازه تكرار تاريخ و تنها ماندن آيينه امام حق را نميدهند؛ و اين يعني آمادگي براي ظهور امام حق. آيا اين لطف نبود؟
بخوانيد فلسفه اين لطف و عامل بقاي آن را:
« اين را بهخصوص جوانها بدانند كه بعد از رحلت امام تا امروز، چه اتفاقي افتاده است. كارشكنيها و دشمنيها نتوانسته است در پايههاي اين نظام اندك تزلزل و تكاني را ايجاد كند، بلكه به عكس، هر ضربهاي كه دشمن حواله جمهوري اسلامي كرده است، به استحكام بيشتر نظام انجاميده است. . .
فتنهاي بهوجود آمد و تلاشهايي صورت گرفت. انگليس، امريكا، قدرتهاي غربي، منافقين و سلطنتطلبان از فتنهگران دفاع كردند، اما نتيجه اين شد كه در مقابل همه اين اتحاد و اتفاق ناميمون، مردم و ملت بزرگ ما در روز نهم دي و در روز 22 بهمن آنچنان عظمتي از خود نشان دادند كه دنيا را خيره كرد. . . بايد تقوا پيشه كنيم. آنچه ما را قوي، آسيبناپذير و به ادامه اين راه تا رسيدن به اهداف عاليه اميدوار ميكند، تقوا است. » (رهبر انقلاب اسلامي در خطبههاي عظيمترين نمازجمعه تاريخ اسلام- 14 خرداد 89) برچسبها: ادامه مطلب [ یک شنبه 17 دی 1391برچسب:vرجانیوز, ] [ 9:58 ] [ حسین ]
[
برچسبها:
برچسبها: برچسبها: خبرگزاری فارس: جریان نفاق و شورای هماهنگی راه سبز امید(بخشی از ضدانقلاب خارج کشور) به محوریت اردشیر امیر ارجمند تلاش دارد با مطرح کردن رفع حصر موسوی و کروبی در 25 بهمن، فشارهای بینالمللی بر کشورمان را تشدید کنند. برچسبها: خبرگزاری فارس: پیشنهاد حجاریان،کنسرت یک بازیگر زن، همراه ولایتی در دیدار با آیتالله یزدی، اصلاحات و عبدالله نوری،تغییرات جدید در دولت، طلاق توافقی و...؛ برخی از شنیدههای این هفته خبرنگاران فارس است. برچسبها: خبرگزاری فارس: عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی گفت: تفاوتی که انتخابات آینده نسبت به انتخاباتهای قبلی دارد این است که ممکن است عناصر و اجزاء روابط بینالملل ما در انتخاب رئیسجمهور موثر واقع شود. برچسبها: به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، محمد شریعتمداری، که از احتمال ورود خود به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری آتی خبر داده بود پایگاه اطلاع رسانی شخصی خود را افتتاح کرد. برپایه این خبر پایگاه اطلاع رسانی وزیر بازرگانی دولت اصلاحات با شعار «خرد، محکمترین بنیانهاست» به آدرس در اینجا قابل مشاهده است. برچسبها:
اختلافات اصلاحطلبان از کجا آب میخورد؟
گفتمان، راهبر و راهبرد، 3 اصل در جریانهای سیاسی هستند که در صورت فقدان آنها عملاً عمر جریانهای سیاسی را موسمی و فصلی خواهد کرد. جریان موسوم به دوم خرداد، به این دلیل که هیچ گاه از خود تعریفی ارائه نداده، با بحرانهای مدیریتی مختلفی روبهرو شده و نمیتوان به روند آن جریان امیدوار بود.
گروه سیاسی برهان/ رضا حیدری؛ جریان موسوم به اصلاحات را باید سازمان فکری ایجادشده در سال 74 دانست.[1]
این جریان در زمان مدیریت راست سنتی بر امور اجرایی کشور، با تجمع معدود افرادی در دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری، که به دنبال بسیج و سازماندهی نیروهای اجتماعی خود به منظور ایجاد یک حزب سیاسی و یا جبههی سیاسی بودند، شکل گرفت.
نیروهای چپ جوان بعد از دگردیسی صورتگرفته در حوزهی مبانی اندیشهای در حال بازتولید توان خود بودند تا بتوانند حداقل سهم ممکن را در مقابل جریان راست سنتی، که آنان را «پدرخواندههای قدرت» لقب داده بودند، کسب کنند. آنها هیچ گاه تصور نمیکردند که بتوانند به صندلی ریاست قوهی مجریه دست پیدا کنند، چرا که در انتخابات ریاست جمهوری دور هفتم اصلاحات بدنهی خود را برای سهمخواهی سیاسی و انسجام آن برای تشکیل یک حزب سیاسی به میدان آورده بود تا بتواند در یک کارزار حقیقی توان خود را بیازماید.
جریان چپ به این نتیجه رسیده بود که اگر در انتخابات حضور مؤثر نداشته باشد، پایگاه اجتماعی خود را از دست میدهد. محمدعلی نجفی در گفتوگو با ماهنامهی مهرنامه از این واقعیت پرده برمیدارد که اساس حضور اصلاحات کسب کرسی ریاست جمهوری نبوده است: «ما فکر میکردیم که دکتر حبیبی رأی میآورد، چون پس از انتخاباتی که در مجلس پنجم افتاد، احساس کردیم هنوز تمام پتانسیلهای جامعه برای ابراز وجود و اعلام مطالبات آزاد نشده است.»[2]
جریان اصلاحات را باید پروژهای سیاسی دانست که ریشهی تاریخی نداشت و از این رو است که در ابعاد مختلف فکری، سیاسی و اجتماعی نتوانست خود را بازتولید کند و به نوعی با فرسودگی مواجهه گشت. از همین رو، باید جریان اصلاحات را در 3 حوزهی گفتمان، راهبرد و راهبری دچار نقص دانست. اساس اختلافهای لاینحلی که در این جریان سیاسی نیز وجود دارد به این 3 اصل بازمیگردد.
لازم به ذکر است اصلاحات به دلیل اینکه نتوانست خود را بر اساس مبانی گفتمان بومی تعریف کند، یک جریان وابسته به نظریههای جامعهشناختی غربی تلقی میگردد و از این رو است که دچار عدم بازتعریف از خود بر اساس مقتضیات فضای سیاسی کشور شده و در تعیین اهداف پیش رو دچار واگرایی و حالت ایستایی گردیده است، چرا که در شکافهای اجتماعی نمیتواند تحلیلی درست بر اساس واقعیتهای جامعه اتخاذ کند. نکتهی حائز اهمیت دیگری که باید به آن توجه کرد این است که این جریان اساساً از درک نیازهای عامهی مردم عاجز بوده و هست و باید آن را طرفدار حاکمیت نخبگان دانست.
همان طور که اشاره شد، این جریان در 3 حوزهی گفتمان، راهبرد و راهبری دچار نقص اساسی است. لذا اصلاحات یک گفتمان چهلتیکه و پیوندی به شمار میرود و هویت ترکیبی دارد.[3]
اختلاف و چنددستگی در این جریان در حوزهی ایدئولوژی و گفتمان محدود نمیشود، بلکه در تعیین راهبرد نیز اساساً با فقدان هدف مشترک مواجه است.
جریان اصلاحات را باید پروژهای سیاسی دانست که ریشهی تاریخی نداشت و از این رو است که در ابعاد مختلف فکری، سیاسی و اجتماعی نتوانست خود را بازتولید کند و به نوعی با فرسودگی مواجهه گشت.
محمدرضا تاجیک در این باره اذعان میکند: «ما در جریان اصلاحات با اهداف مختلفی روبهرو هستیم. برخی از نیروهای اصلاحطلب به دنبال ایجاد جامعهی مدنی هستند، برخی هدف خود را تحقق دمکراسی در کشور میدانند، برخی دیگر به دنبال دمکراسی منطبق با دین هستند، برخی دیگر به دنبال دین منطبق با دمکراسی هستند، برخی هم به دنبال غربی کردن جامعه و بخشی به دنبال سکولار کردن آن و برخی هم به دنبال یک جامعهی دینی با قرائت خاص هستند.»[4]
البته هرجومرج حاکم بر جریان اصلاحات تنها در این 2 حوزه منحصر نمیشود و اوج اختلافهای این جریان در بخش مدیریت و راهبری آن است.
جریان اصلاحات هیچ گاه نتوانسته است که برای خود یک مدیر و راهبر معین و مشخص تعریف کند تا بتواند در شرایط حساس و مختلف، عملکرد آن را مهندسی نماید. این امر نیز قبل از اینکه به عدم توانمندی مدیریتی بازگردد، نشئتگرفته از همان عدم تعریف و ارائهی چهارچوبهای حاکم بر جریانهای سیاسی است، چرا که این جریان طیفی رنگارنگ است که گروههای تندرو و رادیکال تا محافظهکار، افراد سنتی و مدرن، روشنفکران سکولار تا روشنفکران دینی و دنبالهروهای جامعهی دینی تا کسانی را که به دنبال ایجاد یک جامعهی غربی هستند در بر میگیرد.[5]
جریان موسوم به دوم خرداد، به دلیل این امر که هیچ گاه از خود تعریفی ارائه نداده، با بحرانهای مدیریتی مختلفی روبهرو بوده است. نباید فراموش کرد که قدرت یک جریان سیاسی در تعریف ساختارهایی است که راندمان کاری خود را به جلو ببرد تا در صورت ضعف و اشکال در آن، با شناسایی نقاط ضعف خود، به آسیبشناسی دست زند و بتواند مجدداً خود را در فضای سیاسی تعریف کند.
گفتمان، راهبر و راهبرد 3 اصل در جریانهای سیاسی هستند که در صورت فقدان آنها عملاً عمر جریانهای سیاسی را موسمی و فصلی خواهد کرد و در صورتی که اضلاع آن تعریف نشوند، نمیتوان به روند آن جریان امیدوار بود. جریان اصلاحات، به منظور اینکه بدنهی اجتماعی خود را از دست ندهد، هیچ گاه از خود تعریفی ارائه نداد، چرا که تعریف مساوی با چارت و سازماندهی و خطکشی است و در این حالت دایرهی پذیریش نیروهای اجتماعی بستهتر میشود و این یعنی کاهش بدنهی اجتماعی؛ امری که به هیچ وجه اصلاحات خواهان آن نبوده و نیست.
![]() اصلاحات و فرآیند حکومت طیف اقلیت
همان طور که اشاره شد، به دلیل این امر که جریان اصلاحات برخاسته از مبانی گفتمان بومی (اسلامگرایی، عدالت، مهدویت، توحید و...) نبوده و اساس تعریف خود را از آموزههای غربی اخذ نموده است، فقدان فرهنگ سیاسی موجب شده است که جریان اصلاحات به سمت نخبگان و اقلیتگرایی روشنفکرمآبانه سوق داده شود و عامهی مردم این جریان را درک نکنند، چرا که جریان اصلی اصلاحطلبی زبان ارتباط با مردم را نداشته و نتوانسته است از ادبیات نخبهگرایانهی روشنفکرمآبانهی خود عقبگرد کند. از این رو است که شکافی عمیق بین این جریان و عامهی مردم، به عنوان پشتیبانهای اصلی جریانهای سیاسی، به وجود آمده و عملاً اصلاحات از حمایتهای مردم تهی شده است.
این جریان در 3 حوزهی گفتمان، راهبرد و راهبری دچار نقص اساسی است. اختلاف و چنددستگی در این جریان در حوزهی ایدئولوژی و گفتمان محدود نمیشود، بلکه در تعیین راهبرد نیز اساساً با فقدان هدف مشترک مواجه است.
شعارهایی مانند جامعهی مدنی، دمکراسی و... دقیقاً کلیدواژههای این جریان را تشکیل میدادند و البته که این کلیدواژهها برای عامهی مردم ملموس نبود. از این رو، بدنهی اجتماعی اصلاحات با یک امر انتزاعی مواجه شده بود. لذا شکاف ایجادشده به واسطهی عدم تعریف از اصلاحات به بدنهی مردم منتقل شد و این خود یکی از عوامل اصلی ناکارآمدی این جریان در فضای سیاسی کشور گردید، چرا که مردم تا زمانی که شعار و برنامهای را لمس نکنند، به آن اطمینان پیدا نخواهند کرد.
به بیان دقیقتر، دلیل این امر که بعد از نزدیک به 10 سال این جریان نتوانست در فضای سیاسی کشور حضور داشته باشد و زمام امور را به دست بگیرد ناشی از موارد زیر است:
1. عدم تعریف و ارائهی خط مشی فکری، سیاسی و اجتماعی (ضعف گفتمانی).
2. ادبیات نخبهگرایانه (ضعف راهبرد).
3.نبود وحدت تشکیلاتی (ضعف راهبر).
با توجه به اینکه به فرآیند انتخابات ریاست جمهوری نزدیک میشویم و اصلاحطلبان نیز سعی دارند تا بتواند سهمی از دولت آینده داشته باشند، لذا بر آنیم تا نمایی کلی از این جریان سیاسی به تصویر کشیده شود:
به صورت کلی، اصلاحات در حال حاضر به 3 دستهی کلی تقسیم میشود و هر یک از این جناحها برنامههای مدیریتی خاص خود را دنبال مینمایند:
1. اصلاحطلبان منفعتطلب: این جریان به دنبال منافع گروهی خود هستند و دست از اپوزیسیونیستی خود شستهاند و به تمجید از نظام اسلامی میپردازند. نمونهی عینی این جریان کارگزاران سازندگی هستند که دلیل اصلی حضور آنان در فضای سیاسی کشور تأمین منافع حزبی و شخصی است.
2.اصلاحطلبان قدرتطلب: این طیف از اصلاحات به دنبال تغییر ساختارهاست. برنامهی اصلی این جریان قبضه کردن قدرت و گذار از انقلاب اسلامی است. لازم به ذکر است که این جریان شامل یک نحلهی کوچکتر به عنوان کینهورزان رادیکال میشود که تنها برای تسویه حسابهای شخصی یک سری اقدامات را انجام میدهند و به دلیل اینکه چند صباحی از فعالیتهای سیاسی به دور بودهاند، مُصر هستند که بخشی از قدرت را در دست داشته باشند. افرادی مانند موسوی خوئینیها و عبدالله نوری از این دست هستند، هرچند باید اصلاحطلبان سازشکار و محافظهکاری مانند خاتمی و عارف را نیز شاخهای دیگر از این دسته دانست که به اندازهی نحلهی رادیکال در بهدستگیری قدرت مُصر نیستند.
3. بیگانهگزینها (اپوزیسیون خارج از کشور): این طیف به دلیل اینکه در فضای سیاسی کشور زیست نمیکند و درک درستی از اجتماع ایران ندارد و از سوی دیگر به به دلیل فقدان بدنهی کنشگر، توان موجسازی را از دست داده است. آنها مترصد فعالیتها و التهابهای داخلی هستند تا بتوانند مدیریت فکری انجام دهند و در موجسواری خود فعالیتهایی را نظیر آنچه در فتنه 88 داشتند دنبال کنند. به صورت کلی، این طیف به دنبال براندازی جمهوری اسلامی ایران است و با طیف سازشکار اصلاحات همراهی ندارد.
انتخابات 92 و خودخوری اصلاحطلبان
تا حدودی سعی بر آن شد که ریشههای اختلاف و هرجومرج حاکم بر جریان اصلاحات واکاوی شود و نشان داده شود که اختلاف بین اصلاحطلبان، قبل از آنکه یک جنگ زرگری و رسانهای باشد، به دلیل آن است که اساساً این طیف از مؤلفههای یک جریان سیاسی تهی است و از این رو است که آنها نمیتوانند در هیچ برنامهای به وحدت عمل برسند.
نکتهی حائز اهمیت این است که این جریان هیچ گاه نتوانسته است حتی به صورت «خرد جمعی» نیز مدیریت شود. محمدباقر ذاکری، از اعضای ارشد حزب اعتماد ملی، در خصوص این اختلاف بیان کرده بود: «زمانی که اصلاحطلبان در رأس کار بودند، اختلاف شدیدی در میان آنها بود و در انتخابات آینده اختلافات آنها بیشتر از این خواهد شد.»[6]
در این بین، افرادی مانند محمد خاتمی، عبدالله نوری، موسوی خوئینیها و هاشمی رفسنجانی مدعی پدرخواندگی این جریان سیاسی هستند و زمانی اختلافات بیش از پیش میشود که حرکتی در راستای انتخاب راهبر این جریان صورت پذیرد.
تعدد کاندیداهای احتمالی و اختلاف نظرهای اساسی و نبود برنامه و راهبر مشخص هر تحلیلگر سیاسی را به اقرار وامیدارد که جریان اصلاحات توان فضاسازی در سال آینده را ندارد.
از سوی دیگر، افراد مختلفی خود را به عنوان کاندیداهای اصلاحات معرفی کردهاند: خرازی، کمالی، کواکبیان، جهانگیری، نجفی، محمدرضا عارف (که خود را به صورت مستقل معرفی کرده است) و افرادی مانند خاتمی، نوری و هاشمی رفسنجانی. تعدد کاندیداهای احتمالی و اختلاف نظرهای اساسی و نبود برنامه و راهبر مشخص هر تحلیلگر سیاسی را به اقرار وامیدارد که جریان اصلاحات توان فضاسازی در سال آینده را ندارد.
این سردرگمی و بیبرنامگی تا حدی بر فضای اصلاحات مستولی شده بود که خاتمی خواستار تدوین مانیفست اصلاحطلبان شد تا تمامی نیروهای فکری اصلاحطلب با همفکری بتوانند برای خروج از بنبست سیاسی ایجادشده راهکاری تدوین نمایند.
این فضا کار را تا جایی پیش برد که برخی از اصلاحطلبان اساساً خواستار عدم حضور این جریان در انتخابات شدند و عنوان کردند که «چه اصراری هست که یک دولت اصلاحطلب تشکیل شود»[7]
و دم از ائتلاف با برخی جریانهای اصولگرایی زدند.
به هر صورت، جریان اصلاحات در چند سال گذشته شکستهای سنگینی را پذیرا بوده و عملاً در بازیابی بدنهی اجتماعی خود ناتوان شده است و به همین دلیل، مجلس نهم را بدون هیچ مبارزهای به رقیب اصولگرای خود واگذار کرد. (*)
پینوشتها:
برچسبها: روایتی از سیر نزولی اخلاق در میان اصلاح طلبان
رفتار غیر متعارف برخی خبرنگاران اصلاح طلب در شبکههای اجتماعی چنان زننده و تاسف بار میشود که سوالهای بسیاری در میان کاربران ایجاد میکند. این رفتارهای غیر اسلامی با استقبال رسانههای ضد انقلاب مواجه است.
به گزارش خبرنگار گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران؛ طیفی از نویسندگان اصلاح طلب که در فتنه 88 فعال بودهاند، در قالبی دیگر در نقش عوامل جریان ضد فرهنگی غرب به دنبال تئوریهای باطل این جریان عمل میکنند. رفتار سازمان دهی شده این افراد که با تبلیغ و پیگیری اهداف ضد فرهنگی عملا به مهرههای عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی تبدیل شدهاند،به طور کامل خوراک ضد تبلیغی علیه نظام برای رسانههای ضد انقلاب و بیگانه فراهم میآورد . ![]() انتشار تصاویر پارتی مختلط برخی روزنامه نگاران اصلاح طلب توسط (م-ف) روزنامه نگار روزنامه "بهار"
روزنامه شرق یکی از پاتوقهای اصلی این افراد بوده است. روزنامهای که در طی فعالیت مطبوعاتیاش به دلیل تخلفهای عدیده از جمله توهین به شخصیتها، مسئولین و ارزشهای انقلاب اسلامی توسط مراجع قانونی تاکنون چهار بار توقیف شده و تعدادی از نویسندگانش ارتباطات گستردهای با رسانههای شایعه پراکن تحت سیاست سرویسهای جاسوسی غربی از جمله بی بی سی فارسی و برخی از چهرههای ضد انقلاب همچون نیک آهنگ کوثر و احمد باطبی دارند. ![]() حضور کارمندان روزنامه شرق با نمادهای فتنه گران، جلوی ورودی ساختمان روزنامه شرق 3 سال بعد از شکست فتنه 88 برخی از این نویسندگان اصلاح طلب این پاتوق نیز به دلیل نزدیکی به تفکر اعضای تشکل منحله موسوم به نهضت آزادی رویکرد قلم به مزدی داشتهاند. نهضت آزادی حلقهای سیاستمداران خائنی را تشکیل داده بود که در دوران جنگ تحمیلی علیه ایران با بیانیههای خود در صف بعثیها قرار میگرفتند. ![]() فعالان مطبوعاتی دوم خردادی در جلسات مشترک با سران نشکیلات منحل شده نهضت آزادی
در یکی از تاسفبارترین اقدامات اخیر این نویسندگان و در دورانی که غم توهین به ساحت مقدس پیامبر اکرم (ص) بر سینه مردم مسلمان کشورمان سنگینی میکرد، کاریکاتوریست قلم به مزد روزنامه شرق با انتشار طرحی وهن انگیز نمادهای دفاع مقدسرا به سخره میگیرد. طراح این تصویر از اعضای حزب منحله مشارکت و از سرشناسترین فعالان آشوبهای سال 88 است که همواره آثار توهین آمیز خود را در رسانههای ضد انقلاب خارج از کشورمنتشر میکند. اما پس از توقیف روزنامه شرق وطبق روال معمول همانند دوران روزنامههای زنجیرهای دوره اصلاحات بخشی از این نویسندگان روزنامههای دوم خردادی به روزنامهای تحت عنوان "بهار" کوچ کردهاند. روزنامه اصلاحطلب "بهار" متعلق به سعید پورعزیزی است که پیش از این در ماههای پایانی سال ۱۳۸۸ و آغاز سال ۱۳۸۹ این روزنامه را منتشر میکرد. در دوره پیشین، بهار به مدت ۵۰ شماره خط مشی ادبی هنری داشت و پس از ۵۰ شماره، خط مشی آن سیاسیتر شد. سعید پورعزیزی، مدیرکل اطلاع رسانی نهاد ریاست جمهوری دوره محمد خاتمی است. بهار تا کنون سه بار توسط دستگاه قضایی به دلیل تخلفات مختلف مطبوعاتی توقیف شده و اکنون برای دوره چهارم منتشر میشودبرچسبها:
اختصاصی/انتقال انتقادات خاتمی به موسوی خوئینی ها از طریق عباس عبدی/خاتمی: آقای خوئینی ها همه چیز را خراب می کنید
پس از اظهارات براندازانه موسوی خوئینی ها مبنی بر عدم برائت از فتنه و تحریم انتخابات سیدمحمد خاتمی عباس عبدی را برای گفتگو نزد موسوی خوئینی ها گسیل می دارد.
![]() پس از اظهارات براندازانه موسوی خوئینی ها مبنی بر عدم برائت از فتنه و تحریم انتخابات سیدمحمد خاتمی عباس عبدی را برای گفتگو نزد موسوی خوئینی ها گسیل می دارد. برچسبها: جبهه مشارکت برای تکمیل پازل خوئینیها بیانیه داد/
فرار به جلو؛ به سبک خوئینیها به قلم مشارکت/ توهم امکان باقی ماندن در هرم قدرت با حفظ موضع اپوزیسیون
![]() گروه سیاسی: تنها چند روز پس از سخنان خشم آلود موسوی خوئینی ها مبنی بر عدم شرکت فتنه گران در انتخابات؛ حزب منحله مشارکت نیز که بیانیههای آن در خارج از کشور و معمولا توسط فرزند یکی از اعضای این حزب نوشته می شود، در ادامه فرار به جلوی فتنه گران؛ این پازل را تکمیل کرد. به گزارش رجانیوز، جریان فتنه که طی سالهای اخیر عملا به سبب تندروی های خود از عرصه سیاسی کشور حذف شده است، طی چند ماه گذشته با دو رویکرد در ظاهر متناقض، سعی در تست فضا برای حضور در انتخابات را دارد. بخشی از این جریان به رهبری محمد خاتمی و چهره های "کمتر تندرو" با اظهارات دو پهلو خواستار حضور در انتخابات هستند. به عنوان مثال خاتمی جدای از شرکت معنادار در انتخابات مجلس نهم، در اظهارات متعدد خود نشان داده که از شرکت فتنه گران در انتخابات استقبال می کند؛ در همین زمینه محسن هاشمی رفسنجانی و الیاس حضرتی نیز در قالب گفتگو و یاداشت های مختلفی در هفته نامه آسمان؛ اعلام کردند که نه تنها منتظر چراغ سبز حاکمیت برای ورود به انتخابات نیستند بلکه از "تحمیل" خود به جامعه سخن گفتند. اما در آن سو، محمد موسوی خوئینی ها از عوامل پشت پرده و موثر فتنه گران طی سالهای اخیر در صحبتهای متعدد خود نارضایتی خود را از این مساله اعلام کرده و تلاش نموده تا با بازی کردن نقش "پلیس بد"، نظام را برای حضور چهره های "کمتر تندرو" فتنه گران راضی کند! در حالی که انتخابات مجلس نهم نشان داد جمهوری اسلامی نه تنها نیازی به چند عنصر سیاسی بدون پایگاه مردمی ندارد، بلکه در انتخابات اخیر مجلس علیرغم حضور نداشتن فتنه گران در عرصه، آمار مشارکت انتخابات به نحو قابل توجه و معناداری نیز افزایش یافت. با این حال ورشکستگان سیاسی حزب منحله «مشارکت» که پس از رونمایی از آخرین تلاشهای خود در آشوبهای خیابانی سال ۸۸، تحت مجازات قرار گرفته و گاهی از برخی کشورهای اروپایی فقط بیانیه صادر میکنند، همراه با اظهارات عصبی و فرار رو به جلوگرایانه موسوی خوئینیها دست به انتشار یک بیانیه زده و صراحتا ناامیدی خود از توانایی برای بازگشت فتنهگران به عرصه سیاسی کشور را اعلام کرده اند. در بخشهایی از این بیانیه به سیاهنمایی درباره وضعیت کشور در جهاتهای مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پرداخته شده و ادعا شده که چون مردم به اصلاحطلبان رای ندادند و شخص دیگری را برای ریاست جمهوری برگزیدند، کشور در حال سقوط و در لبه پرتگاه است؛ اصطلاحی که همیشه از سوی این طیف سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است. اما اصلی ترین بخش این بیانیه که محتوای جدیدی ندارد و تکرار ادعاهای تکراری چند سال اخیر جریان فتنه است، مربوط به تصمیمگیری برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آینده است. عصبانیت موجود در این متن حاکی از خشم جریان فتنه در برابر ایستادگی مردم و مسئولان برای ادامه فعالیت عناصر آشوب در عرصه سیاسی کشور است و عدم پهن شدن فرش قرمز برای آنان، به این عصبانیت دامن زده است. حزب منحله مشارکت در بیانیه خود درباره حضور در انتخابات آتی نوشته است: «حوادث تلخ انتخابات سال ۸۸ همه ناظران سیاسی و فعالین این عرصه را به این نتیجه میرساند که دیگر صندوقهای رای تعیین کننده سرنوشت کشور نیستند. در طول سه و نیم سال گذشته نیز روند اداره کشور و تعامل حاکمیت با سیاست ورزان چیزی غیر از این نشان نداده است. عدهای معتقدند عدم حضور احزاب در انتخابات به معنای نابودی آنهاست. شاید این نظر برای کسانی که تنها اسم تشکیلات را حمل میکنند و جز شرکت در انتخابات هیچ برنامه و هدفی ندارند صحیح باشد اما برای احزاب ریشه دار، انتخابات قطعا یکی از دهها فعالیتی است که در برنامههای خود میتوانند مدنظر داشته باشند. از سوی دیگر شرکت در هر انتخاباتی با هر قیمت و کیفیتی تنها از عهده کسانی ساخته است که از هیچ اصلی در سیاست ورزی پیروی نمیکنند. اما برای کسانی که اصول شناخته شدهای دارند و با این اصول در چشم مردم جایگاه پیدا کردهاند شرکت در هر انتخاباتی به معنای بیباورشدن مردم به آنهاست.» جریان تندرو مشارکت در شرایطی از «جمهوریت» و حق رای مردم سخن میگوید که آنارشیسم سیاسی فتنه گران بعد از انتخابات ۸۸ که با نپذیرفتن دموکراسی و انتخاب اکثریت، خود را در کف خیابان نشان داد، هنوز در افکار عمومی باقی مانده است و این مساله بخوبی نشان میدهد آیا «اصلاح طلبان سابق و فتنه گران امروز»، اساسا میتوانند مدعی حق مردم باشند یا دموکراسی را به شرط چاقو میپذیرند؟ اگر مانند دوم خرداد ۷۶ و ۱۸ خرداد ۸۰ مردم به آنها رای بدهند دموکراسی بهترین است و رای مردم یک حماسه خواهد بود و اگر مانند سوم تیر ۸۴ و ۲۲ خرداد ۸۸ فردی غیر از آنها مورد اقبال مردم قرار بگیرد، باید به جای پذیرش رای اکثریت به کف خیابان آمد و با رفتارهای بچه گانه و خیانت آمیز، آرای یک ملت را به سخره گرفت! در ادامه بیانیه عصبی مشارکت اما نوعی «با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن» هم دیده میشود؛ مسالهای که به نظر میرسد به نوعی مانیفست ماههای پیش روی جریان فتنه باشد. یعنی ابتدا با فریاد و غوغا و هیاهو، از نبود امکان برای حضور در انتخابات سخن گفت و از سوی دیگر، خود را ملتزم به قانون اساسی دانست. مشارکتیها در این زمینه مدعی شدهاند: «ما بر این اعتقاد هستیم که در زمان حاضر، درون حاکمیت عزمی برای برگزاری انتخابات آزاد، عادلانه وسالم و قانونی وجود ندارد. هنوز آثار سوء رفتار آنها در انتخابات سال ۸۸ به قوت خود باقی است و ارادهای برای رفع آنها دیده نمیشود. اصلاح طلبان باید نسبت به برگزاری انتخابات آزاد، سالم، عادلانه و رقابتی اطمینان حاصل کنند و تغییر رفتار حاکمیت بخصوص در عرصه سیاست داخلی و خارجی از الزامات این پروسه اطمینان بخشی است. گشایش فضای سیاسی و خروج نظامیان و امنیتیها از فضای سیاسی کشور و نیز رفع حصر از رهبران سرافراز جنبش سبز جناب آقای موسوی، سرکارخانم رهنورد، و جناب آقای کروبی، و آزادی همه زندانیان انتخاباتی گام اول در مسیر این اعتماد سازی است. اما مسئله مهمتر تغییر نگرشها و سیاستهایی است که کشور را بدینجا رسانده است.» در ادامه این بیانیه تصریح شده است: « بدیهی است که در این صورت میتوان اطمینان پیدا کرد که انتخابات سال ۸۸ دیگر نه یک قاعده که یک استثنا بوده است و انتخابات سال ۹۲ میتواند مبدا تحولات چشمگیر در عرصه سیاست داخلی، اقتصاد، فرهنگ و بخصوص سیاست خارجی و رفع بحرانهای تحمیلی روزافزون برکشور باشد. ما نجات کشور را در گرو ایجاد این فضای جدید و برگزاری انتخابات آزاد با همه لوازمش میدانیم.» لحن توام با عصبانیت این بیانیه که به خوبی در آن آشکار است، نشان میدهد فتنه گران نه تنها از عملکرد خفت بار و ننگین خود و همفکرانشان طی سالهای گذشته پشیمان نیستند؛ بلکه با لحنی طلبکارانه میخواهند اقدامات سیاه طیف خود را با فرار به جلو به فراموشی بسپارند. مثلا دروغ بزرگ تقلب در انتخابات که همچنان بعد از سه سال از آن، یک سند هم جهت اثبات آن ارائه نشده است؛ فراخوانهای متعدد برای ایجاد آشوب در کشور، همراهی با دشمنان قسم خورده انقلاب برای ضربه زدن به نظام و کشته و زخمی شدن دهها نفر از مردم بیگناه، تنها بخشی از اقدامات خائنانه مشارکتیها و همفکرانشان است که باید نسبت به همه آنها پاسخگو باشند. به نظر میرسد بیانیه مشارکت که به نوعی دنباله سخنان علنی و گستاخانه چند روز پیش موسوی خوئینیها است، پس از آن علنی شده است که جریان آشوب از چراغ سبز نظام برای حضور این جریان در عرصه سیاسی کشور ناامید شده است و این روزها آنچنان که الیاس حضرتی، از نیروهای رسانهای نزدیک به مجمع روحانیون، نیز پیش از این اعلام کرده بود، به دنبال تحمیل کردن خود به نظام آن هم با تاکتیک فرار به جلو هستند؛ موضوعی که به دلیل ریزش شدید بدنه اجتماعی این جریان، تاثیر خاصی به دنبال نخواهد داشت. جریان تندرو اصلاح طلب و خصوصا سه گانه مجمع روحانیون، مشارکت و مجاهدین انقلاب، در حالی گام در مسیر نهضت آزادی برای تقابل با نظام گذاشته است، که می پندارد بر خلاف نهضت آزادی توان باقی ماندن در جایگاه اپوزیسیون و باز نگشتن از رویکردهای فتنه گرانه در سالهای اخیر را داشته و همزمان و با حفظ این موضع، می تواند نظام را مجبور به پذیرش خود در هرم قدرت کند. این در حالی است که رویکرد کلی نظام نشان داده است که قصدی برای چشم پوشی از گناه بزرگ فتنه 88 از سوی مسببین این جریان نداشته و تنها توبه از این گناه بزرگ و اعلام برائت مسیر بازگشت را باز خواهد کرد. موضوعی که شاید روشن شدن آن سبب سخنرانی گستاخانه موسوی خوئینیها در هفته گذشته و همین طور صدور بیانیه شب نامه گونه مشارکت در جهت تلاش برای تحمیل جریان خود به نظام بوده باشد برچسبها: |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |